تامین اجتماعی به سبک خدا رفتم قنات گل محمدی جمع کنم صبح یادم رفته و یه خرده جو علفی برای گوسفندا یه دفعه هوا گرفت با اینکه کارم تموم نشده بود از ترس اینکه همین قدر علفی که جمع کردم خیس نشه سریع برگشتم همون اول راه رگبار گرفت چه رگباری . نصفه‌ی راه که رسیدم با موتور . سر تا پا خیس زیر رگبار رعد و برق هم میزنه میگم نکنه الان جزغاله بشم همین لحظه لحظه‌ی آخرم باشه . منت خدا رو بکشم یا نکشم ؟! می‌بینم اگه‌ی لحظه‌ی آخر هم باشه باز تا وقتی هستی باید بدوی 0198 - اولین میخ تابوت
0197 - هنرنمایی بورس :
0196 - ماه مالیات الهی ؟!
همین ,باشه ,علفی ,؟ ,خیس ,لحظه‌ی ,نکنه الان ,الان جزغاله ,میگم نکنه ,میزنه میگم ,هم میزنه
درباره این سایت